خلیل ثقفیثقفی، خلیل، مشهور به اعلم الدوله، پزشک، نویسنده و مترجم معاصر و یکی از نخستین دانش آموختگان رشته پزشکی جدید در ایران بود. فهرست مندرجات۲ - سیر تاریخی تحصیلات خلیل ثقفی ۲.۱ - تحصیلات ابتدایی وی ۲.۲ - از سال ۱۲۹۳ تا سال ۱۲۹۷ ۲.۳ - از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۲ ۲.۴ - از سال ۱۳۱۲ تا سال ۱۳۱۶ ۳ - حضور ثقفی در دربار مظفرالدین شاه ۴ - تأثیر خلیل ثقفی در فرمان مشروطیت ۵ - ورود ثقفی به عرصه سیاست ۶ - بازگشت ثقفی به عرصه پزشکی ۷ - وفات ثقفی ۸ - آثار خلیل ثقفی ۹ - فهرست منابع ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - تولد خلیل ثقفی و نسب ویوی در شعبان ۱۲۷۹ در تهران به دنیا آمد. [۱]
مقدمه ثقفی اعزاز، ص ۳، خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۲]
محمدتقی سرمدی، پژوهشی در تاریخ پزشکی و درمان جهان از آغاز تا عصر حاضر، ج۲، بخش ۱، ص۱۷۲، ج ۲، تهران ۱۳۷۸ ش.
[۳]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۵۸، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
او یکی از نُه فرزند حاج میرزا عبدالباقی اعتضادالاطباء، از پزشکان سنّتی [[دوره
قاجار]] بود [۴]
ایرج افشار، «چهره زن ایرانی»،ص ۸۹۲، آینده، سال ۵، ش ۱۰ـ۱۲ (زمستان ۱۳۵۸).
ثقفی [۵]
خلیل ثقفی، صدوپنجاه مقاله یادگار عصر جدید، ج۱، ص۲، تهران ۱۳۱۴ ش.
نسب خاندان خود را با ۲۷ واسطه به مختار ثقفی (متوفی ۶۷) رسانده است، اما در صحت این انتساب تردید وجود دارد. [۶]
محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، ج۸، ص۲۳۰، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش.
۲ - سیر تاریخی تحصیلات خلیل ثقفی۲.۱ - تحصیلات ابتدایی ویوی پزشکیِ سنّتی را از پدرش، علوم ریاضی و طبیعی را از محمدعلی مهندس شیرازی و حکمت را از آقا محمدرضا قمشهای (حکیم و فیلسوف مقیم تهران ، متوفی ۱۳۰۶) آموخت. [۷]
مقدمه ثقفی اعزاز، ص ۳، خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۸]
محمود نجم آبادی، «طب دارالفنون و کتب درسی آن»، ج۱، ص۲۳۱، در امیرکبیر و دارالفنون: مجموعه خطابههای ایراد شده در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، به کوشش قدرت اللّه روشنی زعفرانلو، تهران: دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، ۱۳۵۴ ش.
۲.۲ - از سال ۱۲۹۳ تا سال ۱۲۹۷به سال ۱۲۹۳، در رشته طب در دارالفنون مشغول به تحصیل شد [۹]
خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، ج۱، ص۲، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۱۰]
محمود نجم آبادی، «طب دارالفنون و کتب درسی آن»، ج۱، ص۲۳۱، در امیرکبیر و دارالفنون: مجموعه خطابههای ایراد شده در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، به کوشش قدرت اللّه روشنی زعفرانلو، تهران: دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، ۱۳۵۴ ش.
و به سبب کوشش مستمر در دوره تحصیل، در ۱۲۹۷ نشان طلا گرفت [۱۱]
مریخ، سال ۲، ج۱، ص۳ـ۴، ش ۱۸، ۱۶ جمادی الثانی ۱۲۹۷.
[۱۲]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۵۸، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
و به خلیفگی (دستیاری) استادان دارالفنون بر گزیده شد.
۲.۳ - از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۲در ۱۳۰۴، به عنوان پزشک در وزارت امور خارجه استخدام گردید و در ۱۳۰۵، از دارالفنون فارغ التحصیل شد. [۱۳]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۵۸، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
احتمالاً وی نخستین دانش آموخته ایرانی رشته پزشکی در داخل کشور بود که «دکتر» خوانده شد. پیش از او، تنها تحصیلکردگانِ خارج از کشور این عنوان را اخذ میکردند. [۱۴]
حسین محبوبی اردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج۱، ص۲۸۹، ج ۱، تهران (۱۳۵۴ ش).
[۱۵]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۵۸، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
ثقفی در ۱۳۱۲ به توصیه طولوزان (تولوزان)، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه قاجار (حک: ۱۲۶۴ـ۱۳۱۳)، برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی عازم پاریس شد [۱۶]
هما ناطق، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران: ۱۹۲۱ـ ۱۸۳۷، ج۱، ص۲۷۷، تهران ۱۳۸۰ ش.
و طولوزان شخصاً اجازه عزیمت او را از شاه گرفت. [۱۷]
حسین محبوبی اردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج۱، ص۲۸۹، ج ۱، تهران (۱۳۵۴ ش).
به نوشته ناطق، [۱۸]
هما ناطق، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران: ۱۹۲۱ـ ۱۸۳۷، ج۱، ص۲۷۷، تهران ۱۳۸۰ ش.
رقابت دو تن از پزشکان فرنگی دربار ناصری، شنیدر/ اشنایدر و طولوزان با یکدیگر و اقدامات شنیدر مشکلاتی برای ثقفی ایجاد کرد. ثقفی ابتدا قصد داشت در رشته دندانپزشکی به تحصیل بپردازد اما به سبب نداشتن مدرک لازم برابر نظام آموزشی فرانسه، با وساطت سفارت ایران در پاریس، در رشته پزشکی مشغول به تحصیل شد. [۱۹]
به نقل از اسناد وزارت خارجه فرانسه، هما ناطق، ج۱، ص۲۷۷، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران: ۱۹۲۱ـ ۱۸۳۷، تهران ۱۳۸۰ ش.
۲.۴ - از سال ۱۳۱۲ تا سال ۱۳۱۶وی از ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۶ در پاریس و مدتی نیز در وین درس خواند. [۲۰]
مقدمه ثقفی اعزاز، ص ۴، خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۲۱]
محمود نجم آبادی، «طب دارالفنون و کتب درسی آن»، ج۱، ص۲۳۲، در امیرکبیر و دارالفنون: مجموعه خطابههای ایراد شده در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، به کوشش قدرت اللّه روشنی زعفرانلو، تهران: دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، ۱۳۵۴ ش.
[۲۲]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۵۸ ـ۵۹، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
در ۱۳۱۵، از دولت فرانسه نشان علمی گرفت [۲۳]
خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، ج۱، ص۴، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
و در ۱۳۱۶ به ایران بازگشت.
با اینکه منابع بسیاری [۲۴]
ابوالحسن علوی، رجال، ص ۲۶
[۲۵]
خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، ج۱، ص۴، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۲۶]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۸۷، تهران ۱۳۵۷ ش.
از بازگشت او به ایران در ۱۳۱۶ خبر میدهند، معلوم نیست به چه دلیل مستوفی [۲۷]
عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، ج۱، ص۵۲۷، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ ش.
از حضور او در ایران در ۱۳۱۳ یادکرده است.
۳ - حضور ثقفی در دربار مظفرالدین شاهثقفی پس از ورود به ایران به دربار راه یافت و در ۱۳۱۶ به همراه هیئتی برای معالجه شاهزاده ملک منصورمیرزا شعاع السلطنه، فرزند مظفرالدین شاه قاجار، به آلمان اعزام شد [۲۸]
حسین ثقفی اعزاز، «مرحوم دکتر خلیل خان اعلم الدوله و مشروطیت ایران»، یادگار،ص۲۴ـ۲۵، سال ۴، ش ۷ (فروردین ۱۳۲۷).
او پس از بازگشت از این سفر ، به عنوان پزشک مخصوص مظفرالدین شاه (حک: ۱۳۱۳ـ ۱۳۲۴) بر گزیده شد و در ۱۳۲۰، شاه لقب اعلم الدوله را به وی اعطا کرد. [۲۹]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۸۷، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۳۰]
احمد هاشمیان، تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون، ج۱،ص ۳۲۵، تهران ۱۳۷۹ ش .
۴ - تأثیر خلیل ثقفی در فرمان مشروطیتحضور ثقفی در دربار مظفرالدین شاه مقارن شدت گرفتن مخالفت مردم با خودکامگی حکومت قاجار و پیدایی انقلاب مشروطه بود. بسیاری از نویسندگان [۳۱]
خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش. ص ۴ـ ۵
[۳۲]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۶۰ـ ۶۸، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
در جریان صدور فرمان مشروطه ، سهم مهمی برای ثقفی قائل شده اند. اگرچه او، با توجه به آشناییش با وضع مزاجی مظفرالدین شاه، احتمالاً در امضای فرمان مشروطیت مؤثر بوده است، اما نوشته معاصران درباره نقش وی خالی از اغراق نیست. پس از فوت مظفرالدین شاه (ذیقعده ۱۳۲۴)، ثقفی پزشک مخصوص پسر او، شعاع السلطنه، شد. [۳۳]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۸۷، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۳۴]
حسین مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۱۶، ج ۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
۵ - ورود ثقفی به عرصه سیاستدر ۱۳۲۵، محمدعلی شاه قاجار (حک: ۱۳۲۴ـ ۱۳۲۷) برای بی اعتبارکردن امضای فرمان مشروطیت ، دستور داد تا شعاع السلطنه گواهینامه اختلال مشاعر مظفرالدین شاه را در هنگام امضای فرمان مشروطیت تهیه کند و به تأیید پزشکان دربار برساند، اما ثقفی از امضای این گواهینامه امتناع کرد؛ ازینرو، به دستور شاه املاکش توقیف شد. ثقفی نیز به کمک میرزاحسن خان مشیرالدوله (متوفی ۱۳۱۴ش)، صدراعظم وقت، به فرانسه گریخت [۳۵]
حسین مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۱۶، ج ۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۳۶]
محمدعلی سفری، مشروطه سازان، ج۱، ص۲۴۵ به نقل از حسین ثقفی اعزاز، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۳۷]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۶۹، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
[۳۸]
حسین ثقفی اعزاز، «محمد علیشاه و دکتر اعلم الدوله»، وحید، سال ۴، ش ۶ (خرداد ۱۳۴۶). ص ۴۹۹ـ ۵۰۰
[۳۹]
بیست و هشت هزار روز تاریخ ایران و جهان، ضمیمه روزنامه اطلاعات (به مناسبت پنجاهمین سال انتشار روزنامه اطلاعات)، ج۱، ص۲۷۷ـ ۲۷۸، تهران (۱۳۵۵ ش).
پس از آنکه مشروطه خواهان تهران را فتح کردند (جمادی الا´خره ۱۳۲۷)، ثقفی به ایران بازگشت [۴۰]
حسین مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۱۷، ج ۱، تهران ۱۳۶۹ ش.
و سومین رئیس بلدیه تهران (نخستین رئیس بلدیه پس از پیروزی انقلاب مشروطه) شد. وی سه سال در این سمت ماند تا اینکه در ۱۳۳۱، به علت بروز بلوایی در بلدیه، استعفا کرد. [۴۱]
علی اصغر موسوی عبادی، شهرداران تهران از عصر ناصری تا دولت خاتمی، ج۱، ص۵۸ ـ۶۰، قم ۱۳۷۸ ش.
[۴۲]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۷۰، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
سپس به اروپا سفر کرد و ژنرال کنسول (سرکنسول) ایران در سویس شد و در همین زمان، سرپرستی عدهای از دانشجویان ایرانی مقیم سویس را نیز به عهده گرفت. [۴۳]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰). ص ۷۰ـ۷۱ به نقل از یحیی دولت آبادی.
۶ - بازگشت ثقفی به عرصه پزشکیثقفی در ۱۳۳۳ به ایران بازگشت [۴۴]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۷۱، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
و از این زمان عمدتاً به کار پزشکی پرداخت و در مراحل گوناگون به ریاست کل معارف و تعلیمات عمومیِ وزارت معارف و ریاست مجلس حفظ الصحه دولتی بر گزیده شد. [۴۵]
مقدمه ثقفی اعزاز، ص ۵، خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۴۶]
محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، ج۱، ص۷۱، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰).
در این سالها او را یکی از پزشکان درجه اول تهران میدانستند. [۴۷]
سالنامه پارس، سال ۵ (۱۳۰۹ ش)، ج۱، ص۱۶۳.
احتمالاً ثقفی در این سالها کمابیش به کارهای سیاسی نیز میپرداخته است. تنها اطلاع ما از اینگونه فعالیتهای او پیوستنش به فرقه دموکرات ایران است. [۴۸]
تصویر برگه عضویت ثقفی در این فرقه، آینده،ش ۵ ـ ۸، ص ۵۶۶، سال ۱۷، ش ۵ ـ ۸ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۰).
وی تا پایان عمر، علاوه بر طبابت، به تألیف و ترجمه کتاب نیز میپرداخت.
۷ - وفات ثقفیثقفی در فروردین ۱۳۲۳/ ربیع الاخر ۱۳۶۳ درگذشت. [۴۹]
اطلاعات، سال ۱۸، ج۱، ص۲، ش ۵۴۲۶، ۸ فروردین ۱۳۲۳.
[۵۰]
مقدمه ثقفی اعزاز، ص ۶، خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۵۱]
با ذکر تاریخ نادرست فوت او، غلامعلی سرمد، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۴۹، اعزام محصل به خارج از کشور در دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۵۲]
محسن روستایی، تاریخ طب و طبابت در ایران: از عهد قاجار تا پایان عصر رضاشاه به روایت اسناد، ج۲، ص۶۶ـ۹۹، تهران ۱۳۸۲ ش.
۸ - آثار خلیل ثقفیوی چند اثر عموماً ادبی را از فارسی به فرانسه ترجمه کرد و در انتشار این ترجمهها در اروپا نیز سهم شایان توجهی داشت، [۵۳]
محمد قزوینی، «وفیات معاصرین»، ج۱، ص۴۸، یادگار، سال ۳، ش ۵ (دی ۱۳۲۵).
[۵۴]
احمد هاشمیان، تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون، ج۱،ص ۳۲۸،و پانویس، تهران ۱۳۷۹ ش.
علاوه بر آن، آثار متعددی را نیز از فرانسه به فارسی ترجمه کرد. اگرچه بیشتر این ترجمهها در زمینه پزشکی اند، [۵۵]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب،ج ۱، ستون ۲۲۵، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
[۵۶]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب، ج ۱، ستون ۲۷۵، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
[۵۷]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب، ج ۱، ستون ۴۰۳، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
[۵۸]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب،ج ۱، ستون۵۸۷، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
[۵۹]
غلامحسین صدری افشار، کتابنامه علوم ایران، ج۱، ص۲۵۶، تهران ۱۳۵۰ ش.
[۶۰]
عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، ج۲، ص۵۵۵ ـ۵۵۶، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۵۸ ش.
[۶۱]
عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، ج۳، ص۹ـ ۱۰، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۵۸ ش.
موضوعات دیگری چون ستاره شناسی [۶۲]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج ۳، ستون ۲۷ـ ۲۸، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
[۶۳]
احمد منزوی، ج ۴، ص ۲۸۵۶
، فیزیک، [۶۴]
ایرج افشار و محمدتقی دانش پژوه، فهرست کتابهای خطی کتابخانه ملی ملک، ج۳، بخش ۱، ص۵۶۰، ج ۳، بخش ۱، تهران ۱۳۶۱ ش.
فلسفه [۶۵]
عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، ج۳، ص۳۶ـ۳۷، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۵۸ ش.
و کشاورزی [۶۶]
احمد منزوی، ج ۵، ص ۳۸۵۷
نیز در میان آنها وجود دارد. تألیفات ثقفی نیز در زمینههای گوناگون است، از جمله درموضوع فرهنگ لغت، [۶۷]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج ۳، ستون ۲۶ـ۲۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
[۶۸]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب، ج ۱، ستون ۶۸۰، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
اخلاق و علوم تربیتی [۶۹]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۲۶، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
[۷۰]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب، ج ۱، ستون ۲۳۰، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
و ریاضیات. [۷۱]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج ۳، ستون ۲۶، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
ثقفی در طول دورهای که برادرش، عبدالحمید ثقفی متین السلطنه، روزنامه عصر جدید را در تهران منتشر میکرد (۱۳۳۲ـ۱۳۳۵)، مقالات بسیاری در موضوعات گوناگون در آن به چاپ رساند. این مقالات بعداً به کوشش خود وی در یک مجموعه به چاپ رسیدند. [۷۲]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج ۳، ستون ۲۶، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
از مجموعه آثار ثقفی فهرستهای متعددی وجود دارد [۷۳]
مقدمه ثقفی اعزاز، ص ۶ـ۷، خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش.
[۷۴]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج ۳، ستون ۲۶ـ ۲۸، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
[۷۵]
احمد هاشمیان، تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون،ص ۳۲۷ـ ۳۲۸، ج ۱، تهران ۱۳۷۹ ش
که هیچکدام کامل نیستند و بسته به مورد، آثاری از ثقفی در آنها ذکر نشده است. [۷۶]
بدری آتابای، فهرست تاریخ، ج۱، ص۵۴۵ ـ ۵۴۶، سفرنامه، سیاحت نامه، روزنامه و جغرافیای خطی کتابخانه سلطنتی، (تهران) ۱۳۵۶ ش.
[۷۷]
ایرج افشار و محمدتقی دانش پژوه، فهرست کتابهای خطی کتابخانه ملی ملک، ج۳، بخش ۱، ص۵۶۰، ج ۳، بخش ۱، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۷۸]
عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، ج۲، ص۴۰۴، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۵۸ ش.
تألیف کتابهایی در موضوع تسخیر ارواح ، از جمله کتاب هفتادویک مقاله معرفه الروح [۷۹]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب،ج ۱، ستون ۸۰۶، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
[۸۰]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج ۳، ستون ۲۷ـ ۲۸، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
و کلیدشناسایی در عالم غیرمرئی [۸۱]
خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۲۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
[۸۲]
محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش.
و نیز تأسیس انجمنی با عنوان «انجمن معرفه الروح تجربتی» [۸۳]
محمد قزوینی، «وفیات معاصرین» ج ۱، ستون ۶۴۶، ج۱، ص۴۶ـ۴۷، یادگار، سال ۳، ش ۵ (دی ۱۳۲۵).
[۸۴]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۸۸، تهران ۱۳۵۷ ش.
او را در زمره نخستین کوشندگانِ شناساندن این موضوع در ایران قرار داده است. ثقفی خود را روان شناس نیز معرفی کرده است. [۸۵]
آینده، ش ۵ ـ ۸، ص ۵۶۶، سال ۱۷، ش ۵ ـ ۸ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۰).
تعدادی از ترجمههای ثقفی از کتابهای علمی، در دارالفنون کتاب درسی بوده است. [۸۶]
صدیقه سلطانیفر، فهرست کتب درسی چاپ سنگی موجود در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ج۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵، تهران ۱۳۷۶ ش.
۹ - فهرست منابع(۱) بدری آتابای، فهرست تاریخ، سفرنامه، سیاحت نامه، روزنامه و جغرافیای خطی کتابخانه سلطنتی، (تهران) ۱۳۵۶ ش. (۲) آینده، سال ۱۷، ش ۵ ـ ۸ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۰). (۳) اطلاعات، سال ۱۸، ش ۵۴۲۶، ۸ فروردین ۱۳۲۳. (۴) ایرج افشار، «چهره زن ایرانی»، آینده، سال ۵، ش ۱۰ـ۱۲ (زمستان ۱۳۵۸). (۵) ایرج افشار و محمدتقی دانش پژوه، فهرست کتابهای خطی کتابخانه ملی ملک، ج ۳، بخش ۱، تهران ۱۳۶۱ ش. (۶) عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۵۸ ش. (۷) مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ ش. (۸) ۲۸ هزار روز تاریخ ایران و جهان، ضمیمه روزنامه اطلاعات (به مناسبت پنجاهمین سال انتشار روزنامه اطلاعات)، تهران (۱۳۵۵ ش). (۹) خلیل ثقفی، صدوپنجاه مقاله یادگار عصر جدید، تهران ۱۳۱۴ ش. (۱۰) خلیل ثقفی، هزارویک حکایت، (تهران) ۱۳۴۳ ش. (۱۱) حسین ثقفی اعزاز، «محمد علیشاه و دکتر اعلم الدوله»، وحید، سال ۴، ش ۶ (خرداد ۱۳۴۶). (۱۲) حسین ثقفی اعزاز، «مرحوم دکتر خلیل خان اعلم الدوله و مشروطیت ایران»، یادگار، سال ۴، ش ۷ (فروردین ۱۳۲۷). (۱۳) محسن روستایی، «اعلم الدوله خلیل خان ثقفی: طبیب و ناجی مشروطیت»، گنجینه اسناد: فصلنامه تحقیقات تاریخی، سال ۱۱، دفتر ۴ (زمستان ۱۳۸۰). (۱۴) محسن روستایی، تاریخ طب و طبابت در ایران: از عهد قاجار تا پایان عصر رضاشاه به روایت اسناد، تهران ۱۳۸۲ ش. (۱۵) سالنامه پارس، سال ۵ (۱۳۰۹ ش). (۱۶) غلامعلی سرمد، اعزام محصل به خارج از کشور در دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۲ ش. (۱۷) محمدتقی سرمدی، پژوهشی در تاریخ پزشکی و درمان جهان از آغاز تا عصر حاضر، ج ۲، تهران ۱۳۷۸ ش. (۱۸) محمدعلی سفری، مشروطه سازان، تهران ۱۳۷۰ ش. (۱۹) صدیقه سلطانیفر، فهرست کتب درسی چاپ سنگی موجود در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۶ ش. (۲۰) غلامحسین صدری افشار، کتابنامه علوم ایران، تهران ۱۳۵۰ ش. (۲۱)ابوالحسن علوی، رجال (۲۲) عصر مشروطیت، چاپ حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش. (۲۳) محمد قزوینی، «وفیات معاصرین»، یادگار، سال ۳، ش ۵ (دی ۱۳۲۵). (۲۴) محمد قزوینی، یادداشتهای قزوینی، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ ش. (۲۵) حسین محبوبی اردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج ۱، تهران (۱۳۵۴ ش). (۲۶) حسین مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج ۱، تهران ۱۳۶۹ ش. (۲۷) مریخ، سال ۲، ش ۱۸، ۱۶ جمادی الثانی ۱۲۹۷. (۲۸) عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ ش. (۲۹) خانبابامشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش. (۳۰)احمد منزوی، (۳۱) فهرستواره کتابهای فارسی، تهران ۱۳۷۴ ش ـ. (۳۲) علی اصغر موسوی عبادی، شهرداران تهران از عصر ناصری تا دولت خاتمی، قم ۱۳۷۸ ش. (۳۳) هما ناطق، کارنامه فرهنگی فرنگی در ایران: ۱۹۲۱ـ ۱۸۳۷، تهران ۱۳۸۰ ش. (۳۴) محمود نجم آبادی، «طب دارالفنون و کتب درسی آن»، در امیرکبیر و دارالفنون: مجموعه خطابههای ایراد شده در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، به کوشش قدرت اللّه روشنی زعفرانلو، تهران: دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، ۱۳۵۴ ش. (۳۵) محمود نجم آبادی، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی و فنون وابسته به طب، ج ۱، تهران ۱۳۴۲ ش. (۳۶) احمد هاشمیان، تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون، ج ۱، تهران ۱۳۷۹ ش ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خلیل ثقفی»، شماره۴۲۵۴. |